مذاکره یا تحمیل؟ پشت پرده راهبردهای آمریکا علیه ایران
در شرایطی که رژیم صهیونیستی پس از شکستهای پیاپی به دنبال بحرانسازی است، جمهوری اسلامی ایران با انسجام داخلی، دیپلماسی منطقهای و تقویت اقتصاد مقاومتی، مسیر مقابله با این توطئهها را ترسیم کرده است.
![مذاکره یا تحمیل؟ پشت پرده راهبردهای آمریکا علیه ایران](https://cdn.asrhamgaraei.ir/thumbnail/zqjpT3tQ4AEE/cQ4vQ03pocdm_a1FMQuXtlsYyxsg7Ju3QS9KL6KcY5NEOck1ALFNTNj9_PsP4AH2eVNz_BWnRBNRCd7n2tVxhpv9LZB16E-s/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7.jpg)
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در بیانات اخیر خود، با تأکید بر بینتیجه بودن مذاکره با آمریکا، بار دیگر بر این واقعیت تصریح کردند که جمهوری اسلامی ایران در برابر فشارهای خارجی باید به جای پذیرش راهکارهای تحمیلی، راهبردهای مستقل و مبتنی بر ظرفیتهای داخلی را دنبال کند. تجربهی سالهای گذشته نشان داده است که دشمنان ایران، بهویژه آمریکا، نهتنها تمایلی به یک توافق عادلانه ندارند، بلکه مذاکره را ابزاری برای تحمیل خواستههای زیادهطلبانهی خود میدانند. در این میان، صهیونیستها که نقش مهمی در سیاستهای منطقهای آمریکا ایفا میکنند، همواره تلاش داشتهاند از طریق بحرانسازی و القای تهدید، ایران را در تنگنای دیپلماتیک و امنیتی قرار دهند.
در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت، مسیر استقلال و پیشرفت خود را دنبال میکند، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در تلاش است تا از شکستهای پیدرپی خود در جنگ غزه فرار کند. او که پس از ۱۵ ماه جنگ و جنایت، کشتار دهها هزار فلسطینی و ویرانی گسترده در نوار غزه، نتوانسته اهداف خود را محقق سازد، اکنون در بنبست داخلی گرفتار شده و برای باقی ماندن در قدرت، به دنبال ایجاد بحرانی جدید در منطقه است. این رژیم، با تکیه بر حمایتهای آمریکا و برخی کشورهای غربی، تلاش میکند ایران را درگیر سناریوهای جدیدی کند که هدف آن، تضعیف موقعیت منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی است.
در چنین فضایی، راهبردهای جمهوری اسلامی باید بر مقابلهی فعال با این توطئهها، تقویت توان داخلی، گسترش همکاریهای منطقهای و بیاثر کردن ابزارهای فشار دشمن متمرکز شود. انسجام داخلی، دیپلماسی هوشمندانه، کاهش وابستگیهای اقتصادی به غرب و روشنگری رسانهای، از جمله اقداماتی است که میتواند جمهوری اسلامی را در برابر این فشارها مقاومتر سازد. آنچه در ادامه میآید، بررسی الزامات و راهکارهای کلیدی در حوزههای سیاسی، سیاست خارجی، اقتصادی و رسانهای است که میتواند مسیر حرکت کشور را در مواجهه با این چالشها مشخص کند.
یکپارچگی در تصمیمگیری و پیام واحد داخلی
یکی از مهمترین الزامات در عرصهی سیاست داخلی، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی میان مسئولان و نهادهای تصمیمساز است. زمانی که از درون کشور، پیامهای متناقض دربارهی موضوعات کلیدی همچون مذاکره با آمریکا منتشر شود، این امر به ابزار دست دشمنان برای ایجاد شکاف در داخل تبدیل خواهد شد. ازاینرو، ضروری است که تمام نهادهای حکومتی بر یک پیام واحد در سیاست خارجی تأکید کنند و از هرگونه اظهارنظر متضاد که میتواند موجب تضعیف موقعیت کشور در عرصهی بینالمللی شود، پرهیز نمایند. تقویت اعتماد عمومی از طریق عملکرد کارآمد و پرهیز از سیاستهای تنشزا در داخل، یکی از ارکان اصلی راهبرد داخلی خواهد بود.
توسعهی روابط منطقهای و بیاثر کردن تحریمها
در شرایطی که آمریکا همچنان به دنبال فشار حداکثری و ایجاد محدودیتهای اقتصادی علیه ایران است، سیاست خارجی کشور باید بر دو محور اصلی استوار باشد: اول، گسترش همکاری با کشورهای همسایه و قدرتهای مستقل مانند چین، روسیه و هند؛ دوم، فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی منطقهای که تحت تأثیر تحریمهای غرب قرار ندارند. اجرای سریعتر کریدورهای ارتباطی و حملونقل منطقهای، یکی از اقدامات اساسی در این راستا است که نهتنها موجب افزایش همکاریهای اقتصادی میان کشورهای همسو میشود، بلکه وابستگی به سیستمهای تحت نفوذ غرب را کاهش میدهد. علاوه بر این، دیپلماسی فعال در سازمانهای بینالمللی همچون شانگهای، بریکس و اتحادیهی اوراسیا، میتواند جایگاه ایران را در معادلات اقتصادی جهانی تقویت کند.
تقویت تولید داخلی، کاهش هزینههای دولت و حمایت از بخش خصوصی
تجربهی سالهای اخیر نشان داده است که کلید حل مشکلات اقتصادی کشور، نه در مذاکره با غرب، بلکه در تقویت بنیانهای اقتصادی داخلی نهفته است. ازاینرو، توجه ویژه به تولید ملی، جلوگیری از خامفروشی منابع، و افزایش بهرهوری اقتصادی، باید در اولویت سیاستگذاریهای کلان قرار گیرد. حمایت از بخش خصوصی، که بارها مورد تأکید رهبر انقلاب قرار گرفته است، یکی از راهکارهای مهم برای مقابله با تحریمهای خارجی محسوب میشود. علاوه بر این، تعمیق همکاریهای اقتصادی با کشورهای همسایه و سازمانهای منطقهای، میتواند مسیرهای جدیدی برای تجارت و تبادلات مالی ایران باز کند.
در کنار این اقدامات، یکی از ضرورتهای اساسی برای افزایش پایداری اقتصادی کشور، کاهش هزینههای جاری دولت و سایر ارکان حاکمیت است. تدوین برنامههای دقیق و قابل اجرا برای کاهش هزینههای غیرضروری، افزایش بهرهوری در نهادهای دولتی و به حداقل رساندن ناترازیهای مالی در بخشهای مختلف، میتواند تأثیر بسزایی در کنترل تورم و ثبات اقتصادی داشته باشد. این موضوع بهویژه در شرایطی که دشمنان تلاش دارند از مشکلات اقتصادی بهعنوان ابزاری برای فشار بر کشور استفاده کنند، از اهمیت دوچندان برخوردار است.
مقابله با جنگ شناختی و انسجامبخشی داخلی
جنگ شناختی، یکی از ابزارهای کلیدی غرب برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی در ایران است. رسانههای غربی تلاش میکنند با برجستهسازی مشکلات داخلی، یأس و ناامیدی را در جامعه گسترش دهند و این تصور را القا کنند که بدون مذاکره با آمریکا، مشکلات اقتصادی حل نخواهد شد. در این شرایط، رسانههای داخلی وظیفه دارند ضمن روشنگری دربارهی فریبکاریهای غرب، واقعیتهای عهدشکنی و زیادهخواهی آنها را برای افکار عمومی تبیین کنند. باید به مردم نشان داده شود که مذاکره، از دیدگاه غرب، ابزاری برای تحمیل خواستهها است، نه مسیری برای تأمین منافع متقابل. همچنین، رسانهها باید بر انسجام ملی تأکید کنند و از شکلگیری دوقطبیهای کاذب که میتواند موجب تضعیف وحدت داخلی شود، جلوگیری نمایند.
برای خنثیسازی فشارهای خارجی، ایران باید با انسجام داخلی، تقویت دیپلماسی منطقهای، کاهش وابستگی اقتصادی به غرب و روشنگری رسانهای، راهبردی مستقل را دنبال کند. حمایت از بخش خصوصی، کاهش هزینههای دولت و مقابله با جنگ شناختی، ایران را در برابر توطئههای دشمنان مقاومتر و مقتدرتر خواهد ساخت.
منبع: نورنیوز
نظر شما