زنجیره بدعهدی آمریکا؛ از مصدق تا خروج از برجام
زنجیره بدعهدی آمریکا از دوران مصدق تا به امروز حاکی از آن است که آمریکاییها شعارهای شیک و تمیز سر میدهند اما پشت سرآنها بدعهدیهایی نهفته که مختص به دیروز ما نیست. تاریخ خود بهترین گواه برای دشمنی ایالات متحده با «جمهوری اسلامی ایران» است.
![زنجیره بدعهدی آمریکا؛ از مصدق تا خروج از برجام](https://cdn.asrhamgaraei.ir/thumbnail/V8Xx1uk0LX4z/cQ4vQ03pocdm_a1FMQuXtlsYyxsg7Ju3QS9KL6KcY5NEOck1ALFNTNj9_PsP4AH2eVNz_BWnRBNRCd7n2tVxhpv9LZB16E-s/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7.jpg)
قطع رابطه با آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پی تحولاتی صورت گرفت که از آرمانها و اهداف انقلاب مردم ایران سرچشمه میگرفت. ویژگیهای استکباری و استثماری آمریکا دقیقاً درنقطه مقابل مرامنامه رهبر کبیر انقلاب، مبارزان، اکثر نظریهپردازان و انقلابیون ایران قرار میگرفت که در پی تحقق عدالت و دفاع از حقوق ملتهای مظلوم بودهاند.
سیاست استکباری و بدعهدیهای ایالات متحده فقط مختص به انقلابِ ایران نمیشود، بلکه در دوره پهلوی هم ما شاهد و ناظر اظهارات متناقض سران امریکا درقبال برخی از رویدادهای کشورمان بودیم.
بدعهدیهای آمریکا به مصدق
فعالیتهای آمریکا در طول نهضت ملی کردن نفت، مملو از تناقض بود. از یک سو «دین آچسن»، وزیر امور خارجه آمریکا رسما ملی شدن صنعت نفت ایران را مورد حمایت قرار میداد و میگفت: «ما حق دولتهای مستقل و آزاد را برای ملی کردن نفت خود به رسمیت میشناسیم» و از سوی دیگر سفیر این کشور در تهران به نام «لوی گریدی» را که گفته میشد روابط نزدیکی با مصدق داشت با پیشنهاد انگلیسیها برکنار و «لوی هندرسن» را جایگزین وی کردند. «گریدی» در مصاحبههای خود، جنبش ملی کردن نفت را یک جنبش میهنپرستانه نامید و از آن به عنوان "یک حرکت استقلالطلبانه" یاد کرده بود.
با اوج گرفتن مسائل مربوط به نفت ایران، آمریکا تلاش کرد تا خود را به عنوان یک میانجی معرفی کند.از اینرو «ترومن»، رئیسجمهور آمریکا «اورل هریمن» را در تیرماه ۱۳۳۰ به تهران اعزام کرد؛ هریمن بلافاصله به دیدار مصدق رفت. مصدق خود در اینباره در جلسه ۱۷۷ شهریور همان سال در مجلس شورای ملی، سخنانی به زبان راند که نشانگر اعتماد کامل او به آمریکا بود.
وی رئیسجمهور آمریکا را با لفظ «حضرت ترومن» یاد کرده و گفت: «حضرت ترومن، رئیسجمهور آمریکا، پیامی به من دادند و مرقوم فرمودند که جناب آقای هریمن را برای ارتباط بین ایران و انگلیس روانه کنند؛ من به این پیام حضرت ترومن جواب مثبت دادم و میدانستم که هریمن یک شخصی است که هرگز نمیخواهد که شخصیت خود را از بین ببرد.»
مصدق در ۷ خرداد ۳۲، یعنی دو ماه و بیست روز پیش از آنکه با کودتای مشترک آمریکا و انگلیس سقوط کند، به «آیزنهاور» نامه نوشت و از آمریکا درخواست وام کرد. در بخشی از این نامه، مصدق با لحنی آمیخته از خواهش نوشته بود: «ملت ایران امیدوار است که با مساعدت و همراهی دولت آمریکا موانعی که در راه فروش نفت ایجاد شده برطرف شود و چنانچه رفع موانع مزبور برای آن دولت مقدور نیست کمکهای اقتصادی موثری فرمایند تا ایران بتواند از سایر منابع خود استفاده کند. در خاتمه توجه موافق و اثربخش آن حضرت را به وضع خطرناک فعلی ایران جلب نموده و یقین دارم که تمام نکات این پیام را با اهمیتی که شایسته است تلقی خواهند فرمود.»
رئیسجمهور آمریکا پس از یک ماه تاخیر درحالی که مصدق را "تنها امید غرب در ایران" میخواند، به درخواست وی پاسخ منفی داد. این درحالی بود که «مک گی» معاون وزارت خارجه، به نمایندگی از آمریکا قول پرداخت یک وام ۱۲۰۰ میلیون دلاری را به مصدق داده بود.
کینه شتری آمریکا به انقلاب و مردم ایران
سرانجام پرونده خاندان پهلوی با انقلاب مردم به رهبری داهیانه «امام امت» در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید و فصل جدیدی از حکمرانی در جغرافیای ایران جاری و ساری شد، اما قیام مردم از همان ابتدا به مذاق امریکاییها خوش نیامد و تا آنجا که توانستند علیه ایران و ایرانی وارد ستیز شدند و تا به امروز و در بزنگاههای مختلف کینه شتری خود را به انقلاب و «ملت ما» اعمال میکنند، نمونه اخیر آن موضعگیری اخیر رئیس جمهور تاجر آمریکا است.
دونالد ترامپ چهارشنبه ( ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۳) پیش از دیدار با «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژِیم صهیونیستی در واشنگتن از یک سو دستور لازم را به نهادهای متفاوت دولت برای اعمال شدیدتر سیاست فشار حداکثری علیه ایران صادر کرد و از سوی دیگر حین امضای این یادداشت ابراز امیدواری کرد که نیازی به استفاده از این تحریم ها علیه ایران نشود و دو طرف بتوانند به یک توافق دست پیدا کنند. رئیس جمهوری آمریکا در بخش دیگری از این سخنان برای دیدار با رئیس جمهور ایران اعلام آمادگی کرد.
پس از این اظهارات سکاندار کاخ سفید مبنی بر تمایل او برای مذاکره با ایران، تعدادی از کنشگران سیاسی و رسانهای مواضع خود را در این باره بیان کردند. در نهایت حرف اصلی از سوی رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش نکات مهم و حائز اهمیتی درباره مذاکره با آمریکا زده شد.
ایشان با اشاره به پُر کاری وزارت امور خارجه کشورمان در زمینه مذاکره و رفت و آمد و انعقاد قرارداد با همه کشورهای دنیا، تأکید کردند: تنها استثنایی که در این زمینه وجود دارد آمریکا است. البته اسم رژیم صهیونیستی را بهعنوان استثنا نمیبریم؛ چرا که این رژیم اساساً دولت نیست بلکه یک باند جنایتکار و غاصب سرزمین است.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین علت استثناء بودن آمریکا از مذاکره، گفتند: برخی وانمود میکنند اگر پشت میز مذاکره بنشینیم فلان مشکل حل میشود اما واقعیتی که باید درست بفهمیم این است که مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد.
نکته دیگری که از سوی معظلم له بیان شد، حل مشکلات با استفاده از ظرفیت داخل کشور و وحدت مسئولان بود. ایشان در این بخش، «ملت بصیر و مسئولان خستگیناپذیر» را عامل رفع مشکلات خواندند و افزودند: مسئولان بحمدالله مشغول کارند و بسیار امیدواریم که همین دولت محترم بتواند مشکلات معیشتی مردم را کمتر و سختیها را برطرف کند. (متن کامل خبر را اینجا بخوانید)
چگونه میتوان مشکلات را برطرف کرد؟
اکنون این پرسمان طرح میشود که استفاده از ظرفیت داخل و وحدت مردم و مسئولان به چه اندازه در گرهگشایی مسائل و مشکلات چارهساز است؟
محمد حسین صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سال ۱۴۰۰ در گفتوگویی که با پایگاه KHAMENEI.IR داشت به این پرسش پاسخ داد و با بیان اینکه بعضی از دیپلماتها و صاحبنظران آمریکایی به ما میگفتند که با آزادشدن پولهایتان، مسئلهتان حل نمیشود، گفت: وضع اقتصاد ملیتان خراب است و باید آن را احیا کنید. درست هم میگفتند. اقتصاد ملی، یعنی ظرفیتی که ملت اراده کند تا وضع خودش را ازحالت موجود به وضع مطلوب برساند. این احیاء علم، فناوری و سرمایهگذاری میخواهد. سرمایههای هدررفته باید پای کار بیاید؛ امّا عدهای بهجای تقویت درونی دل به فرشتهی نجاتی بسته بودند که از خارج بیاید و مسائل را حل کند.
همانطور که شخص اول کشور فرمودند نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد و ما پیش از این سیاست خصمانه این کشور و رئیس جمهور آن را رویدادهای متعدد از جمله برجام شاهد بودیم، براین اساس زنجیره بدعهدی آمریکا از دوران مصدق تا به امروز حاکی از آن است که آمریکایی ها شعارهای شیک و تمیز سر میدهند اما پشت سرآنها بدعهدیهایی نهفته که مختص به دیروز ما نیست. تاریخ خود بهترین گواه برای دشمنی ایالات متحده با جمهوری اسلامی است. با این حال دولتیها از دو منظر به موضوع نگاه میکنند. نخست آنکه عدم مذاکره با امریکا به منزله بسته شدن مذاکره و گفتوگو با سایر دولِ کشورهای دیگر نیست، رهبر انقلاب در سخنانشان نیز به همین موضوع پرداخته بودند و از استثنایی به نام آمریکا سخن به میان آوردهاند. ثانیا، دولتی در ایران روی کار است که رئیس جمهورش با مردم صادقانه ارتباط برقرار میکند و حرف و شعاری نمیزند که فردا به آن عمل نکند.
پزشکیان وقتی کاروانِ وفاق را به سیستان و بلوچستان برده بود در جلسه «بررسی مسائل جنوب استان» در شهرستان چابهار، گفت که آمدهایم تا مشکلات را با کمک مردم حل کنیم. به وعده های خود پایبند هستم. مردم هستند که اگر به ما کمک کنند مشکلات را حل خواهیم کرد اما اگر مردم صبر کنند تا ما مشکلات را حل کنیم، مشکلی حل نخواهد شد.
این موضع گیری نشان میدهد دولت چهاردهم عزم خود را جزم کرده تا با کمک مردم موانع و مشکلات را برطرف کند؛ به همین جهت دستِ یاری به سوی سایر قوا و نهادهای حاکمیتی دراز کرده تا با همدلی گامهای مهم برای ایران که متعلق به همه ایرانیان است برداشته شود. ایران را باید خودمان بسازیم و به خنده و وعدههای امریکاییها دل خوش نکنیم.
منبع: ایرنا
نظر شما