سقف و کف مطالبههای بیبی از ترامپ درباره ایران چیست؟
همزمان با پدیدار شدن نشانههایی از مدیریت بیشتر تنش در منطقه غرب آسیا و احتمال قرار گرفتن تهران و واشنگتن در مسیر مذاکره غیرمستقیم، نخستوزیر رژیم صهیونیستی بار دیگر در جامه جنگطلبی خود فرو رفته و درصدد تاثیرگذاری بر تصمیمات رئیسجمهور آمریکا در قبال ایران است.
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به دعوت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا از روز یکشنبه سفری دیپلماتیک را به آمریکا آغاز کرده است. سفری که به اذعان مقامات اسرائیلی، جمهوری اسلامی ایران، یکی از کانونیترین محورهای دیدارها و رایزنیهای صورت گرفته در آن خواهد بود. نتانیاهو در چه شرایطی به آمریکا سفر کرده و از ترامپ در پرونده ایران چه میخواهد، دو پرسش مهم پیرامون اهداف این سفر است.
بیبی؛ تحت تعقیب و فشار
نخست وزیر رژیم اسرائیل در حالی راهی آمریکا شده است که دیوان کیفری بینالمللی اول آذر سال جاری (۲۱ نوامبر ۲۰۲۴) در حکمی کمسابقه «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم اسرائیل و «یوآو گالانت»، وزیر دفاع پیشین این رژیم را به اتهام جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت محکوم کرد. حکمی عجیب که اعلام پایبندی بسیاری از کشورهای جهان به آن، از خود حکم هم عجیبتر بود.
حال ورود نتانیاهو به کشورهای اتحادیه اروپا با اما و اگرهای جدی مواجه است و پیش از این جوزپ بورل در دوره ای که هنوز مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود اعلام کرده بود که تمامی کشورهای عضو باید به این حکم احترام گذاشته و آن را اجرا کنند. کانادا هم اعلام کرده این کشور به احکام بازداشت صادر شده از سوی دادگاه کیفری بینالمللی برای مقامات رژیم اسرائیل پایبند خواهد بود. در غرب آسیا هم این حکم مورد استقبال قرار گرفته است، حتی از سوی ترکیه. با این همه اما یکی از مهمترین پرسشها درباره سفر به آمریکا این است که چرا باید او به عنوان شخص تحت تعقیب به کشوری سفر کند که مقر سازمان ملل در آن قرار دارد.
نتانیاهو در مرزهای داخلی سرزمینهای اشغالی تحت فشار است، فشاری که هر لحظه میتواند او را به دومین نخستوزیر اسرائیل تبدیل کند که مانند «گلدا مایر» پس از جنگ «یوم کیپور» در کمیته حقیقتیاب استیضاح شده و برای همیشه از عرصه سیاسی محو شود. این بزرگترین کابوس بیبی است و بسیاری بر این باورند که او به منظور به تعویق انداختن این وضعیت، جنگ در غزه را ماهها ادامه داد. حال که به آتشبس با غزه تن داده است، کابوس تازهای برای او آغاز شده است؛ زیرا در آغاز بمباران نوار غزه در روزهای پس از هفتم اکتبر به ساکنان سرزمینهای اشغالی قول داده بود که هیچ نشانهای از حماس بر روی زمین باقی نخواهد ماند. اکنون که اسرای اسرائیلی را از میان سربازان گردانهای قسام و در برابر صدها دوربین فیلمبرداری تحویل میگیرد، نوعی اعتراف به شکستی سنگین است. هرچند از غزه تلی از ویرانی و خاک باقی نمانده، اما حماس هنوز موجودیت خود را به وضوح فریاد میزند.
این شکست در تحقق هدف اعلامی را اگر در کنار شرایط اقتصادی نه چندان قابل قبول داخلی و پرونده فسادی که به صورت موقت متوقف شده است، قرار دهیم میتوان فهمید که چرا نتانیاهو برای پایان دادن به جنگ تمایلی نداشته و چرا با ترامپ درباره اجازه از سرگیری دوباره جنگ و توقف آتشبس، چانهزنی خواهد کرد.
سقف و کف آنچه نتانیاهو از ترامپ میخواهد؟
ایران برای نتانیاهو، کابوسی به مراتب بزرگتر از غزه و فلسطین است و بنابراین قرار گرفتن تهران در صدر گفتوگوها و چانهزنیهای او با ترامپ موضوعی غیرقابل پیشبینی نیست. اما نخستوزیر رژیم صهیونیستی در این دیدار از رئیسجمهور آمریکا درباره ایران چه خواهد خواست؟ به نظر میرسد نتانیاهو در این چانهزنیها برای خواستههای خود سقف و کف تعیین خواهد کرد، به دیگر سخن او از ترامپ یک خواسته خداکثری و یک خواسته حداقلی خواهد داشت. خواسته احتمالی او با توجه به مجموعه رویدادهای یک سال اخیر، میتواند کشاندن پای آمریکا به جنگ علیه ایران باشد. این رویای نتانیاهو از ابتدای جنگ در غزه بوده و برای تعبیر آن تقلای بسیار کرده است که حمله به کنسولگری ایران در دمشق، تجاوز به حریم هوایی ایران، ترور فرماندهان ایرانی از نمونه این تقلاهاست که هرکدام از آنها به سد عقلانیت راهبردی تهران برخورد کرده و ناکام مانده است.
از این روست که نتانیاهو در این سفر تقلای تازه و البته خطرناکتری را آغاز خواهد کرد که مَطلع آن حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران است. تاسیساتی که رژیم صهیونیستی به رغم تاکید و تصریح صریح و موکد ایران مبنی بر عدم ساخت سلاح هستهای در آنها و نیز اذعان نهاد ناظر بر صلحآمیز بودن فعالیتهای صورت گرفته؛ این تاسیسات را بزرگترین دشمن وجودی اسرائیل میداند و گرفتن اجازه از آمریکا برای حمله به آنها رویای تازه اوست. در این میان، تهران به رغم تمام خویشتنداریهای ماههای اخیر در برابر این ماجراجویی احتمالی، قاطعانه موضع گرفته است. «سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با شبکه الجزیره با تاکید بر اینکه حمله به تاسیسات هسته ای ایران به جنگ فراگیر منطقه ای منتهی خواهد شد، اعلام کرده است: «ایران حتما قادر به پاسخگویی به این حمله خواهد بود و اگر آمریکایی ها دست به چنین کاری بزنند، یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخی خواهد بود.»
رویای نتانیاهو حتی در صورت تحقق هم نمیتواند گرهی از کار رژیم اسرائیل باز کند، از آن رو که به تصریح عراقچی:
۱-برنامه هستهای ایران بومی بوده و در داخل به این توانمندی و تکنولوژی رسیده و در حقیقت برنامه هستهای ایران در مغز و فکر دانشمندان ایران است و نه در روی زمین که با بمباران از بین رود.
۲- تاسیسات هستهای ایران در یک یا دو نقطه نبوده و در نقاط بسیار متعددی پراکنده و دارای پدافند بسیار خوب دفاعی است که دسترسی به آنها را حتی توسط حملات هوایی هم بسیار مشکل و حتی غیرممکن میسازد.
۳- اگر به تاسیسات هستهای ایران حمله ای صورت گیرد واکنش ایران فوری و قاطع خواهد بود.
۴- آمریکاییها و اسرائیلیها میدانند که ما چه اهدافی را می توانیم مورد هدف قرار دهیم بنابراین منطقه وارد یک جنگ فراگیر خواهد شد که این فاجعه را هیچکس نه در منطقه و نه در خارج از منطقه، طالب نیست و بعید است آمریکاییها مرتکب چنین اشتباه محاسباتی بزرگی شوند.
این مواضع در گفتوگو با شبکه اسکاینیوز انگلیس هم تکرار شد، وزیر امور خارجه در پاسخ به پرسش مجری درباره تهدید بمباران تاسیسات هستهای ایران، تصریح کرد: «آنها میدانند که این یک تهدید واقعی نیست، چون از قابلیتهای ما برای پاسخ مطلع هستند و ما به وضوح اعلام کردهایم که هرگونه حمله به تأسیسات هستهای با پاسخ فوری و قاطع مواجه خواهد شد، بنابراین این تهدیدی منقضیشده است».
پذیرش سقف خواستههای نتانیاهو میتواند منطقه را وارد مارپیچ خطرناک بحران کند که خروج از آن حکایت سنگی را خواهد داشت که دیوانهای آن را به چاهی انداخته و هزاران عاقل توان خارج کردن آن را نخواهند داشت.
این حداکثر خواسته نخستوزیر رژیم اسرائیل از آمریکاست، خواسته حداقلی اما تکرار سناریوهای سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ خواهد بود، یعنی آغاز مجدد پروژه ایرانهراسی برای به افتادن مجدد اهرمهای فشار حداکثری علیه ایران. سناریویی که نتانیاهو استادانه آن را در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ اجرا کرد و سبب شد که آمریکا از نخستین توافق رسمی البته چندجانبه خود با ایران پس از انقلاب اسلامی یعنی برجام خارج شده و تهران را بار دیگر با ماریپیچی از تحریمهای غیرقانونی روبهرو کند.
نتانیاهو در این سفر ممکن است بازهم نقاشیهای خود از تاسیسات هستهای ایران و ادعاهای خود درباره ساخت سلاح هستهای توسط ایران را برای ترامپ تکرار کند تا اگر به مراد حمله به این تاسیسات هم نرسید به قدر وسع در مسیر تحریم و فشار بر تهران کوشیده باشد که سابقهای طولانی هم در این زمینه دارد و یکی از مهمترین دشمنان هر گونه گفتوگو، دیپلماسی و توافق میان ایران و آمریکاست.
تصمیم آمریکا؛ تسلیم یا دیپلماسی؟
دونالد ترامپ یکبار در میانه دور اول ریاست جمهوری خود تسلیم صحنهآرایی خطرناک رژیم اسرائیل، لابیهای آیپک، مشاوران ضد ایرانی و در نهایت تیم «B» و از توافق هستهای با ایران خارج شد. این خروج گرچه در کوتاهمدت و به واسطه بازگشت دوباره تحریمهای اقتصادی علیه ایران به نفع آمریکا تعبیر شد اما در بلندمدت تهران به رغم تمام فشارهای اقتصادی توانست نه تنها برنامه هستهای خود را حفظ کرده بلکه آن را گسترش دهد و کارزار فشار حداکثری ترامپ و بولتون را تا حد زیادی ناکام گذارد.
نتیجه آخرین مشاورهای که نتانیاهو درباره ایران در دور اول ریاست جمهوری به ترامپ داد، چندان رضایتبخش نبود، دور دوم اما به نظر میرسد داستان کمی متفاوتتر خواهد بود از آن رو که ترامپ هم در دوره رقابتهای انتخاباتی و هم پس از پیروزی در آن رقابتها، به تاکید گفته است که درپی آغاز جنگ در منطقه نیست و البته اصرار بسیاری بر برقراری آتشبس در غزه هم تا پیش از بازگشت رسمی به کاخ سفید داشت.
گرچه حمایت تمام قد از رژیم صهیونیستی در ایالات متحده آمریکا، قانونی مُنزل برای همه روسای جمهور این کشور است و در این زمینه نباید و نمیتوان تردید داشت اما اگر خبرهای جسته و گریخته منابع آگاه در رسانههای آمریکایی تا حدی هم به واقعیت نزدیک باشند؛ طرحهای نتانیاهو با چالشهای بسیاری روبرو خواهد شد. برای مثال آکسیوس به نقل از یک منبع نزدیک به ترامپ اعلام کرده است که رئیسجمهور آمریکا به نتانیاهو اعتماد ندارد و با وجود گذشت زمان و بهبود در روابط همچنان بیبی را دوست ندارد و به او بیاعتماد است و بیش از آنچه تصور میشود با فلسطینیان حس همدردی دارد.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست هم به نقل از یکی از مقامات اسرائیلی اعلام کرده است؛ بابت توافق نتانیاهو و ترامپ بر سر رویکرد مربوط به ایران ابهاماتی وجود دارد و مشخص نیست که آیا آنها در خصوص چگونگی این رویکرد توافق میکنند یا خیر و دیگر صحبتی درباره حمله به ایران وجود ندارد.
پیشبینی رویکرد رئیسجمهور آمریکا در قبال نقشههای مخرب نتانیاهو گرچه چندان آسان نیست اما در آیندهای نزدیک مشخص خواهد شد که آیا ترامپ بار دیگر تحت تاثیر نتانیاهو قرار گرفته و درماجراجوییهای او شرکت خواهد کرد یا اینبار مسیری متفاوت و عقلانی را در ارتباط با منطقه و ایران در پیش خواهد گرفت؟
منبع: ایرنا
نظر شما